با سلام وباتبریک فرارسیدن سی وچهارمین سالروز بهار انقلاب اسلامی

ونثار صلوات بر شهیدان این مرزوبوم به استحضار می رساند کانون ادبی

 بهار فراخوان اولین جایزه بهار را برگزار می نماید.

               از ادب دوستان ،مدیران، معلمان ودانش آموزان عزیزدعوت می شود

              با ارسال آثارخوددر این فرافراخوان شرکت فرمایند.

موضوع:

بانوی یاس واحساس

بهار شهر من

خاطرات کانون ادبی بهار

در دو بخش نوقلمان(کودک و نوجوان)و بزرگسالان

                      عزیزان شرکت کننده می توانند آثار خود را در قالب های

                                  شعر ، داستانک(150کلمه ای) وخاطره

به نشانی پست الکترونیکی JAB1391@Yahoo.com

ویا به گروه آموزش ادبیات فارسی مستقر در کارشناسی گروه های آموزشی ارسال نمایند .

مهلت ارسال آثار 15/فروردین/1392

به بهترین آثار درهرحوزه، تندیس بهار ، تقدیر نامه وهدایای نفیسی اهدا خواهد شد .

جواد شریفی از دلدادگان ادبیات است که این روزها مشغول دست و پنجه نرم کردن با خودشه!

به گفته خودش این شعر گلایه ایست از مدیر کانون بهار!

البته شاید فرصتی بشه خودشون بیشتر توضیح بدن!

همه گویند که اسبت یاره جنگه

مو میگویم  ازو بهتر تفنگه

سوار بی تفنگ معنا نداره

سوار وقتی تفنگ داره سواره

تفنگ دسته نقرم رو فروختم

برای یار قبای ترمه دوختم

فرستادم، ندیده پس فرستاد

تفنگ دسته نقرم دادو بیداد

!!!

مجيد گل محمدي از آموزگاران مولف و خوش ذوقی است که در وادی ادبیات دستی داردو حرفایی برای شنیدن انشاالله در فرصتی مناسب پای صحبت های این شاعر عزیز خواهیم نشست.شمارا به خواندن یکی از طنزهای ایشان که بداهه گویی ایشان را در فضای کانون زمانی که آقای ارگی مجری محترم شعری از شاعر جوان آقای جاویددر خصوص افزایش قیمت قبردر چهل وسومین جلسه کانون  قرائت نمودند،تایید می کند، دعوت می کنم.

از ارثیه و مرگ سخن گفتی و صد حیف  

   یک گوشه ی قبرُ وجبِ خاکی و صد حیف

افسوس که از مال و زمین هیچ ندارم  

 تا مرده وآن را به وصی وابگذارم

در زندگی خویش ، همی مفلس و بی چیز   

   بعد از سفر مرگ، غمی بیش از آن نیز

عمری ز پی مسکن و خانه به طلاتم     

   مستأجر و هم خانه  به دوش و همه جا گم

شکر است مرا هر چه در این منزل ویران   

 جان کنده و پیوسته غم و گوشه ی حیران

چون مردم از این دام و ستم هاش برستم  

  شش دانگ سند ، گور همی داد به دستم

خوشحال و غزل خوان ، قدح باده به دستم 

   عمری شد من غول نداری بشکستم

وراث غزل خوان ز پس مرگ مرا زود   

  بردند و سپردند ، همی ، قصه همین بود

یک باب مرا منزل ویلایی دربست      

   دادند و رها کرده ، مرا نیز همی پست

هرچند که آن خانه ، کمی تنگ و نمور است

 شکراست که از غرغر مالک همه دور است

نه برقی و آبی ، تلفن، گاز ندارد        

    خوب است ولی حیف که پارکینگ ندارد

                                 در مدح حضرت ختمی مآب صلوات الله علیه                                محتشم کاشانی

کامران شرفشاهی، شاعر و نویسنده گفت: اثر تازه‌ام، مجموعه‌ داستانی با محور شخصیت پیامبر اکرم(ص) است که عنوان آن را «اوج» گذاشته‌ام و 12 داستان کوتاه درباره پیامبر را شامل می‌شود.

کتاب آواز ابابیل نوشته مجید پور ولی کلشتری/ویراستار:محمد جواد آسمان/در مورد شخصی است که زن خود را گم کرده و در شهر به دنبال او میگردد تا اینکه می فهمد.........

این کتاب اولین کتاب بخش کتابستان وبلاگ است

شما میتوانید فصل های این کتاب را که روی سایت قرار میگیرد مطالعه و نظرات خود را اعلام کنید.

اگر کتابی مورد نظر شماست میتوانید اسم کتاب را به ما بدهید تا ما آن را روی سایت قرار دهیم