معرفی کانون

          سیدرضا ستوده 
            بازدید : 102
          دوشنبه 06 آذر 1391
           نظرات (6)
        

درود بيكران بر شما عزيزان!

كانون ادبي بهار در آغازين روزهاي بهار ۱۳۹۱ به طور رسمي فعاليت خود را شروع كرد. به ياري ايزد متعال و همراهي ياران هربار جلسات انجمن، پربارتر مي شود و حضور شاعران از هر طيف سني بر جذابيت اين كانون افزوده است!

در اين وبلاگ مي كوشيم اشعار عزيزان حاضر در جلسات را در مقابل ديدگان شما خوبان قرار دهيم و از شما مي خواهيم از نقد و نظر سازنده ي تان بهره مندمان سازيد!

لازم به ذكر است:

جلسات كانون ادبي بهار، چهار شنبه ها از ساعت 15 تا 17 در سالن همايش اداره ي آموزش و پرورش شهرستان پيشوا برگزار مي شود.

نشاني:

تهران-شهرستان پيشوا- خيابان دكتر شريعتي- اداره ي آموزش و پرورش پیشوا

ارسال نظر برای این مطلب

	این نظر توسط ساناز در تاریخ 1391/11/29 و 9:53 دقیقه ارسال شده است

			اگر ممکنه وبلاگ کانون رو بعد از هر جلسه به روز کنید تا ما بتونیم از اشعار اساتیدمون که در کانون خونده استفاده کنیم .با تشکر پاسخ : چشم اگه به دستم رسید میزارم

	این نظر توسط فاطمه اردستانی در تاریخ 1391/11/03 و 11:30 دقیقه ارسال شده است

			بسیار عالی بود . متن و قالب وبلاگ بسیار زیبا است.

	این نظر توسط mina در تاریخ 1391/10/26 و 13:32 دقیقه ارسال شده است

			سلام گلم خوبی؟وبلاگت را دیدم متن خوب قالب خوبی داشتی. من که خوشم اومد از وبلاگت. ولی یه چیز بدی دیدم تو وبلاگت میدونی چیه؟ آمار وبلاگت خیلی کم بود اگه دوست داری وبلاگت بازدیدش بره بالا بیا تو این سایت وبلاگت را ثبت کن من خودم به شخصه امتحان کردمم هم وبلاگم معروف شد در گوگل هم آمار وبلاگم آمارش رفت بالا

	این نظر توسط سوژه ی قاصدک ها در تاریخ 1391/10/23 و 10:26 دقیقه ارسال شده است

			درود بیکران بر اعضای کانون بهارآفرین و خوب شهرمان! تبریک به خاطر تولد این تارنما! امیدوارم فعالیت تان هرروز بهتر از دیروز باشد... سبز مانید و سرافراز!

	این نظر توسط فاطمه طاری در تاریخ 1391/10/03 و 12:10 دقیقه ارسال شده است

			خواب می بینم درختان دم کرده از احساس را و مردی را که هیچکس دوست نداشت در اندوه دلم خانه ساخته بود و فاصله ای که بین من و او اردو زده بود عجب شبهای طاقت فرسایست بهانه ای برای گریستن های بی بهانه ام تمام کنعان را گریسته ام به اندازه ی تنهایی مریم و به اندازه ی بغض های گل سرخ کاش می آمدی و تنهایی ام را تکیه گاه بودی =-=- معذرت که دیر شد ************************* با سپاس از شما و شعر زیبایتان

	این نظر توسط ف. کاشانی در تاریخ 1391/09/25 و 10:39 دقیقه ارسال شده است

			سلام . خوشحالم که به جمع شما پیوستم امیدوارم بتونیم از هم و در کنار هم مطالب جدید بیاموزیم و در گسترش فرهنگ شعر و شاعری و نویسندگی در هر زمینه ای نخبه پروری خوبی در منطقه داشته باشیم با امید روزگاری خوش برای همه دوستان ارزشی یا حق