کارگاه شعر
با حضور استاد سید مصطفی طباطبایی
روز چهارشنبه ۱۶/۱۲/۹۱
و چهارشنبه ۲۳/۱۲/۹۱
ساعت ۳۰/۱۵الی ۳۰/۱۷
سالن همایش آموزش و پرورش
کانون ادبی بهار
کارگاه شعر
با حضور استاد سید مصطفی طباطبایی
روز چهارشنبه ۱۶/۱۲/۹۱
و چهارشنبه ۲۳/۱۲/۹۱
ساعت ۳۰/۱۵الی ۳۰/۱۷
سالن همایش آموزش و پرورش
کانون ادبی بهار
بیست و هفتم دی ماه دومین جلسه کارگاه شعر با حضور استاد طباطبایی با موضوع وزن شعر برگزار شد که خلاصه ای از مطالب ارائه شده توسط ایشان را ملاحظه می نمایید.
مقدمه ـ فصل اول
1- شعر فارسي ، كلامي آهنگين است و عروض علمي است كه از آهنگ هاي متنوع شعر فارسي بحث مي كند.
2- تعريف عروض : يكي از انواع علوم ادبي است كه از وزن (آهنگ) شعر بحث مي كند .
3- تعريف وزن : شعر كلامي است مخيل و موزون . وزن نظم و تناسب خاصي است در اصوات شعر .
وزن شعر سنتي فارسي وزن كمي است يعني از تناسب و تساوي هجاهاي كوتاه و بلند به وجود مي آيد .
واك يا واج : كوچكترين واحد آوائي زبان است.
انواع واج :
الف- مصوت :
1- كوتاه : ـَ a / ـِ e/ ـُ O
2- بلند : آ a / اي i / او u
ب- صامت :
به بقيه اصوات زبان ، صامت ) بي صدا (
مي گويند مثل : ب ، ت ، س ….
علامت مصوت بلند V
علامت صامت C
هيچ صامتي بدون مصوت قابل تلفظ نيست و هيچ مصوتي بدون صامت تلفظ نمي شود .
هجا
هجا يا بخش يا سيلاب ، مجموعه اي از اصوات است كه از يك مصوت و يك يا دو يا سه صامت ، تشكيل شده است . هر هجا در يك دم يا بازدم ادا مي شود .
چند نكته :
1- تعداد مصوت هاي يك كلمه ، دلالت بر تعداد هجاهاي آن مي كند .
2- هيچ هجايي با مصوت آغاز نمي شود .
3- مصوت هميشه دومين حرف هجاست .
انواع هجا :
1- هجاي كوتاه : مركب از يك صامت و يك مصوت كوتاه :CV بِ/دُ
2- هجاي بلند :
الف ـ مركب از يك صامت و يك مصوت بلند CV با / بو / بي
ب ـ مركب از دو صامت و يك مصوت کوتاه CVC بد / دَر
3- هجاي كشيده :
الف ـ CVC سار / بار
ب ـ CVCC سرد / دَرد
4- هجاي كشيده CVCC خا ست / داشت
نكته : در عروض فقط با هجاي كوتاه (È ) و هجاي بلند ( ـ) سر و كار داريم .
سید مصطفی طباطبایی از نادر چشمه هایی است که تشنگان فرهنگ و ادبیات را ا زهر سوی به سمت خودش می کشاند.
بیستم دی ماه وعده ایشان برای برگزاری کارگاه شعر با موضوع قافیه در کانون ادبی بهار محقق شد. جلسه مناسبی بود که حیفمان آمد آن را ثبت نکنیم و مطالب آنرا برای چند بار نخوانیم.
این شما و این هم گزارش چهل و یکمین جلسه کانون ادبی بهار
استاد در ابتدا به ویژگی های شعر پرداختند که:
شعر 3 ویژگی دارد اول آنکه موزون است دوم اینکه ازعاطفه سرچشمه می گیرد و سوم اینکه خیال انگیز است.
در اینجا برای دوستانی که در این خصوص اطلاعات بیشتری نیاز دارند اشاره می کنم که:
در مقدمه کتاب گزینه ی اشعار استاد فقید قیصر امین پورکه به عنوان "از این حرفها" درج شده است در مورد چیستی شعراین طور آمده:
ارسطو شعررا کلامی شور انگیز و مخیل می داند. بوعلی آن را سخنی خیال انگیز می داند که از اقوالی موزون و متساوی ساخته شده است. باز خواجه نصیر شعر را کلام مخیل و نظامی آن را صناعتی می داند که شاعر بدان صناعت اتّساق مقدمات موهِمه کندو التئام قیاسات منتجه،برآن وجه که معنی خُرد را بزرگ گرداند و معنی بزرگ را خُرد. و نیکو را در خلعت زشت باز نماید و زشت را در صورت نیکو جلوه کند و به ایهام قوت های غضبانی و شهوانی را برانگیزد ، تا بدان ایهام، طبایع را انقباضی و انبساطی بُوَدو امور عِظام عالم سبب شود.
همچنین قُدامه بن جعفر(از شاعران عرب متوفی 308ه.ق)آن را کلامی موزون و مقفی که بر معنی دلالت دارد.سَکاکی(از علماء دوره خارزمشاهیان) نیز، کلام موزون و مقفی،شمس قیس(از ادیبان قرن 7 مولف المعجم)، سخنی اندیشیده مرتّب، معنوی، موزون،متکرر، متساوی و حروف آخر آن به یکدیگر ماننده.
در اینجا استاد طباطبایی اشاره داشتند که ،به قول دکتر شفیعی کدکنی :قافیه و ردیف عامل تکمیل موسیقی شعر است و سپس به تعاریف ردیف و قافیه پرداختند.
ردیف: کلماتی که عیناً تکرار شود.
هنوزم چشمهایت باز هســتند
چراغ سبز یک پرواز هـــستند
خودت میخواهی؛ اما سر ندارم
تو را، چشم تو را بـــــاور ندارم
همانطور که مشاهده می کنیم کلمه "هستند" در بیت اول و کلمه "ندارم" در بیت دوم ردیف می باشند.
در تعریف "ردیف" باید اضافه کردکه باید هم معنی هم باشند ، اگر کلماتی عیناو به یک معنی نباشند باز هم قافیه به حساب می آیند :
خرامان بشد سوی آب روان/چنان چون شده باز جوید روان. در این بیت روان قافیه است .
قافیه : کلمه ای که یک یا چند حرف پایانی مشترک داشته باشد.
من و تو ظاهراً یکجور هستیم
ولی یک سال نوری دور هستیم
دقایق موجهای نیل هستـــند
به چشمم هول عزرائیل هستند
دقایق موجهای سرنگــــــونند
الیک تا الــــــــــیه راجعونند
حروف"ور"در بیت اول و حروف "یل"در بیت دوم و "ونند"در بیت سوم قافیه هستند.
عمده ترین خصوصیت قافیه صدای قافیه است. که در ادامه به آن می پردازیم.
نکته ای که باید بدان اشاره نمود اینکه:ردیف در شعر الزامی نیست ولی در شعر سنتی (غزل و مثنوی و قصیده ...)قافیه الزامی است.
به آخرین حرف قافیه"رَوی"گفته می شود که باید صدای آن یکی باشد.مثلاً حرف "ز" در کلمات باز،ناز،طنازکه صدای"آز" دارد می تواند قافیه باشد. اما همین حرف در کلمه "هنوز" و "ناز" نمی تواند قافیه باشد. چون صدای آن در کلمه هنوز"اوز" و در کلمه ی ناز"آز" می باشد.بنابراین می توان گفت که صدای قافیه است که تکمیل کننده موسیقی شعر است.
صدای قافیه را می توان هم آوایی حروف قافیه دانست که از هارمونی واضحی برخوردار است. و از خواندن و یا شنیدن یک شعر می توان به این هماهنگی پی برد.
ادامه مثنوی "عزیزم عاشقی قانون ندارد" از جابر نوری
عوام از مرگم استقبال کردند
مرا در چال چشمت چال کردند
منِ آلوده را آلودهتــــر، نَه...
عزیزم این من و این دردسر، نَه...
مگر یک گوشه گورستان ندارد
فـــــشار قبر تو پـــایان ندارد
از آن پس آسمانم را جسد بود
فقط سقف سرم سنگ لحد بود
نمیخواهم کفنپوش تو باشم
همیشه زیر سرپـــوش تو باشم
نمیخواهم به چشمت بنده باشم
خودم گور خودم را کنده باشم
تو را جان عزیــــزت دست بردار
بیا دست از سر این مست بردار
نیا من زخم کاری میخورم باز
پیاپی زهر ماری میخورم باز
برو بیدرد هستی دل نداری
تو اینجا حق آب و گل نداری
زمانی چشمهایـــت باز بودند
عــــــبورم را پل اهـــواز بودند
ولی یک بمب بیجا سرنگون کرد
تو را در چشمهایم غرق خون کرد
از آن پس هیچ چیزی خون ندارد
عزیزم عاشقی قانـــــون ندارد
برای مثال حروف "ان"در کلمه "خندان" و کلمه "پایان" متفاوت می باشند. بدین معنا که "ان"در "خندان" جزء کلمه نیست اما در پایان جزء کلمه می باشد.
در پایان نیز اشاره نمودند که به قول بهار:
شاعری طبع روان می خواهد
نه معانی نه بیان می خواهد
برای ایشان که از ذخایر ادبیات کشور می باشند آرزوی سلامتی خواهانیم.
منابع:
1- گزینه اشعار قیصر امین پور
2- سایت ویکی فقه http://www.wikifeqh.ir
3- سایت ویکی پدیا http://fa.wikipedia.org
سلام به اعضاء محترم کانون!
زمستونتون بخیرو شادی!
مژده به اونایی که چشم انتظار یه کارگاه آموزشی هستند!
روزهای چهارشنبه بیستم و بیست و هفتم دی ماه جلسه کارگاهی شعر با موضوع قافیه و وزن شعر با حضور استاد سید مصطفی طباطبایی برگزار می شود.
فرصت را غنیمت بشمارید
به دوستان نیز اطلاع رسانی کنید.
مثل همیشه چشم براهیم